"زمستان"
فردا برفي خواهد آمد. فردا آسمان ابري است.
ديگر از آفتاب خبري نخواهد بود.
چه روزها که محبوس خواهم شد.
زندان طولاني زمستان و عشق برف!
" اما من هميشه به اين مي انديشم که تو در زمستان چگونه خواهي بود؟
چگونه خواهي بود آن زمان که برفها به روي زمين نشسته است و سپيدي، شادي نيست، واخوردگي تمام رنگ هاست، رنگهايي که آفتاب زدگي را در دوامي محدود احساس کرده اند."