گله
عجب اي دل عاشق
تو هم حوصله داري
تو اين سينه نشستي
هزار تا گله داري
يه روز عاشق نوري
يه روز سوت و کوري
يه روز مثل حبابي
يه روز سنگ صبوري
پر از اشک و هراسي
هميشه بي حواسي
پر از حرفي و خاموش
يه قصه و فراموش
پر از راز نگفته
يه کوله بار بر دوش
يه بي طاقت خسته
به انتظار نشسته
يه روز رفيق راهي
سفر پاي پياده
به اندازه عشقي
پر از حرفاي ساده
واسه روزاي رفته
سفر قصهء خوبه
چراغ روشن راه
قشنگي غروبه
از ف. عليخاني، اجرا: سياوش قميشي