ديشب کنسرت
داريوش بود و بهترين شعرهايي که ميخواستم بشنوم شنيدم. سالني بزرگ و جمع کوچک دوستان و داريوش و آهنگهاي: مرا به خانه ام ببر، حسود، ياور هميشه مومن، زندوني، وطن، مردم دنيا،سال2000 ، چشم من و ....چه گذشت بر من. براي اجراي چشم من از بابک اميني دعوت کرد که به گروهش ملحق بشه. کلي هم هندونه گذاشت زير بغل بابک! و ازش گله کرد که چرا اينجا مونده و نيامده لس آنجلس! ( جالب اينجا بود که کلي اولش از هواي سرد تورنتو گله کرد - نمي دونست امشب که مونترياله يخ رو زده!)
بين اجراي اهنگهاش کلي راجع به وضع اسفناک اعتياد در ايران صحبت کرد. شعر جديدي هم ازش شنيدم بنام: دوباره ميسازمت ايران که دو بار اجرا کرد. در هر دوبار مردم با او در اجراش همراهي کردند. جاي همگي خالي.
..........................
ابي 17 اپريل اينطرفها مياد، فراموش نشه! ايندفعه اگه نبودم جامو خالي کنين!
....................
ديروز در راهپيمايي صلح شرکت کردم، اگر چه ته دل از اين صدام و عراقيها دل خوشي ندارم. جالب بود در سرماي 18- راهپيمايي نکرده بودم که اين رو هم انجام دادم! فقط نيمه کاره چون يخ زده بودم!!