blog*spot

عـــلـــــي













فهرست وبلاگهاي فارسي




گويا


اشعاري كه مي خوانم




لامپونويس فارسي

ا.يشايايي














This page is powered by Blogger. Isn't yours?
Tuesday, May 27
 
به تو تکيه دادم
بر شانه هايت گريستم و در
آغوشت کشيدم!
افسوس نمي دانستم
کاغذي هستي...

از ن. حيدري
..................................
عشق چشمي ست که گاه
خود را به کوري مي زند
تا از خيابان عبورش دهي
بي که بداني عبورت داد.

از م.ع. بهمني
.......................

در آلبوم جديد " رومي- معشوق همينجاست" فرزين فرهادي تنظيم کننده آلبوم است و درواقع يه جورايي همه کاره آلبوم.

بميريد بميريد
در اين عشق بميريد
در اين عشق چو مرديد همه روح پذيريد

بميريد بميريد
و از اين مرگ مترسيد
که از اين خاک بر آييد سماوات بگيريد
يکي تيشه بگيريد پي حفرهء زندان
چو زندان بشکستيد همه شاه و اميريد

بميريد بميريد
در اين عشق بميريد
در اين عشق چو مرديد همه روح پذيريد

مرگ را دانم ولي تا کوي دوست راهي گر نزديک تر داني بگو

بميريد بميريد
و از اين ابر برآييد
چو ز اين ابر برآييد همه بدر منيريد

بميريد بميريد
در اين عشق بميريد
در اين عشق چو مرديد همه روح پذيريد

ما ز بالاييم و بالا مي رويم
ما ز درياييم و دريا ميرويم
ما از اينجا و از آنجا نيستيم
ما ز بي جاييم و بي جا مي رويم
کشتي نوح اييم در طوفان روح
لاجرم بي دست و بي پا مي رويم
همچو موج از خود برآورديم سر
باز هم در خود به تماشا مي رويم
اختر ما نيست در دور قمر
لا جرم فوق ثريا ميرويم
ما ز با لاييم و بالا مي رويم.