از اضطراب انتظار
عقربه ها بر هم خزيده اند
و لحظه ديدار در جدول تقويم، عقيم مانده است
و در سردابه خاطرم
سکوتي سرد لبانت را به دروغي تلخ، متهم مي کند
آيا سماجت عشق، کشنده نيست؟
نگاهت سياه بود
انتظارت سياه تر
و يادهايت چه تلخ
در بستِ خيالم هنوز جاري ست
خسته ام
خسته تر از ياس
به چشمهايم عصمتي ابدي بخشيده است
باري هماره زمان تشنه حرکت است
و من
تشنه حضور.
از
ا.رشوند
........................................
کنسرت محمد اصفهاني از روز دهم تا سيزدهم مهرماه در تالار بزرگ ايران برگزار ميشود. جاي من را هم خالي کنين.ايندفعه نيستم!
........................................
در مورد کنسرت
نوري طوطي کاملتر نوشته. با
تو و من شروع کرد و با
مريم تمام کرد و با تنفس نيمساعته جمعا 3ساعت و نيم- پانزده قطعه اجرا داشت.
.......................................
جلسه برگزار شد و همه چيزهم مشخص .
................................
شب بر در مي کوبد
و من در خانه ام
بي چراغ مانده ام
بيا اي ماه
سخاوت فقيرانه ات را
به من ببخش
من از تصادفِ با خويش
مي ترسم.
از
ا.رشوند