و باز پاي من و باتلاق خوني عشق
دلم نمي خواهد
مجالِ غرق شدن را زخويش بستانم...
از م. مظاهري
.......................................
بردر شاهم گر اين نکته اي در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود
آلبوم جديد
عليرضا عصار و
فواد حجازي بنام "اي عاشقان" چندي پيش توسط شرکت ايران گام انتشار يافت و الان به دست من رسيد ( همراه با چند کتاب زيبا-که اصلاً فکرش را هم هنگام دادن آدرس نمي کردم، اين دارينوشي هاي عزيزبرايم بفرستند!). آلبوم از 9 ترانه تشکيل شده و زمان آن 42 دقيقه است.دو ترانه از اين آلبوم را اونطور که من يادمه در کنسرت آخرشان اجرا کردند.شعر ها بيشتر کار
شاهکار بينش پژوه است.
اشتباه بود
لحظه ي هجوم غربت
لحظه اي بود که تو رفتي
سيلِ غم زندگيمو بُرد
وقـتي که قولُ شکستي
تو به خير،ما به سلامت
عاشقي به ما نيومد
بانوي عزيز عشقم
بدتر از همه در اومد
اشتباه بود، اشتباه بود
دل به تو بستن گناه بود
چه شبهايي گريه کردم، تو به حالم خنده کردي
آغوشِ خداحافظي رو
حتي حوصله نکردي
نه، تو عاشقم نبودي
مشتِ تو وا شده پيشم
ديگه دارم توي هق هق، گرگ بارون زده ميشم
اشتباه بود، اشتباه بود
دل به تو بستن گناه بود
لحظه ي هجوم غربت
از
ا. مقدم
چند ترانه زيبا را مي توان در اين آلبوم پيدا کرد: اي عاشقان، آبي نگاه، اشتباه بود، وطن( بخصوص متن شعرش که کار عليرضا شجاع پور است)، يکي از ما ( و طرز خواندن عصار در اين آهنگ)و منِ بي دل
جالب استفاده فواد حجازي از ريتم آهنگ Billie Jean در ترانه شکار است!
...توي آبيِ نگاهِ تو يه دريا پنهون
توي گرماي دلِ پاکت يه خورشيد مهمون
توي تاريکي شبهاي من تويي مثلِ يه مهتاب
مياد چشمهاي زيبا تو شبها توي خواب...
.........................................
و دوباره مونترال بودم و ايندفعه براي کاري و دوباره سرماي کمتر از 40- درجه را احساس کردم- دلم اصلا براي اين يکي تنگ نشده بود!
..........................
نه انگارالان جاي من ديگه کانادا هم نيست.يکي بيادزودتراين آپارتمان رو اجاره کنه من بايد برم.
...............................
منِ بي دل
منِ بي دل، به چه جرمي
از تو هي شکنجه ميشم
من که با تمام زجرت، خاکتم مثل هميشم
زير ذره ذره ي تو، بي سپرترينم از عشق
بسه نازنين روا نيست
بزني تيشه به ريشم
دير اومدي اي رفته
طعمت از دهن افتاد
دل، دل زده شد از تو
آهنگِ تو رفت از ياد
دير اومدي اي رفته
تصويرِ تو ليلي نيست
ضجه ات رو شنيدن،تلخ
اما به تو ميلي نيست
پُر گريه، بيادت هست
گفتم که نفس بردي
رقصان، مثل پَر در باد
تو رفتي، غزل افسردي
پُر گريه، کجا بودي
وقتي دلم ميسوخت
وقتي که يه اقيانوس هر اشک رو به اشکي مي دوخت.
از
ب. روزبه
........................
غزل آمد که ده بيتي بخوانم
سخن از شرح آن شب ها برانم
دوبيتي آمد و سوزاندم آن را
زبانم سوخت تا از غم نخوانم
از
م. مظاهري