You got to learn how to fall
!before you learn to fly
by P. Simon
..........................................
نمي دونم بايد از اين شرکتِ گدا متشکر باشم يا نه؟! شرکت از اين Multiculture تر نديده بودم، السالوادري، مکزيکي، لبناني، آمريکايي، فلسطيني... همه در اين شرکت يا بهتر بگم در اين دفتر مهندسي بزرگ پيدا مي شوند!
دوباره مي خواهم در اين شرکت تجربه جديدي را در اين رشته بي سر و ته شروع کنم.
........................................
دوباره برو دنبال ماشين، دوباره برو دنبال خونه، دوباره برو دنبال گواهينامه، دوباره برو دنبال حساب باز کردن، دوباره برو دنبال دوست پيدا کردن، دوباره برو دنبال کار پيدا کردن، دوباره برو دنبال شناختنشون، دوباره برو....
دوباره از اول دوباره و دوباره و دوباره.....
............................................
فردا در مکزيک خواهم بود و در Tijuana براي گرفتن TN ويزايم. اگر برنگشتم بدونين آنجا موندم!! تعريف اونجا را خيلي شنيدم. وشايد بعد ار آن بالاخره اين SSN را گرفتم.
شهر جنوبي و به قول معروف لب مرز مکزيک در اين سمت اين کشور همين شهر "تيوانا" ميباشد.من تا بحال اين سمت شهر سن ديگو نرفتم!
................................................
"آقا تمام کرديت هايي را که در کانادابدست آوردي بنداز دور، اينجا بايد از اول شروع به جمع کردنشون بکني.": از صحبت هاي رفيقم
و اين ماجرا براي من در حين صحبت کردن با اين Dealer ماشين عينيت پيدا کرد.يعني پنج سال کِرِديت پَر!
....................................................
!Something's gotta give
....................................
شايد تنها جاي قابل بحث ايراني در اين شهر اين
چايي و چت باشد! و البته گردهمايي هاي دانشجويان ايراني دو دانشگاه معتبر اينجا: UCSD و SDSU. (که اولي در ده دانشگاه برتر دنيا قرار داره!)