blog*spot

عـــلـــــي













فهرست وبلاگهاي فارسي




گويا


اشعاري كه مي خوانم




لامپونويس فارسي

ا.يشايايي














This page is powered by Blogger. Isn't yours?
Sunday, June 27
 
دارم ياد مي گيرم ساده دروغ بگويم!
بگويم حالم خوب است
بگويم...
هنوز اما خيلي صبورم
............................



دومين آلبوم گروه Sweetback که از عوامل و نوازنده هاي تيم خواننده خوش صدا، Sade ، تشکيل يافته اند هفته پيش توسط کمپاني Epic انتشار يافت. انصافاً کار زيبا و حرفه اي را بيرون داده اند. اسم آلبوم Stage-2 نام دارد و از 13 قطعه تشکيل يافته که شامل چهار قطعه بدون کلام هم مي باشد. کار در همون سبک و سياق کارهاي Sade مي باشد جز آنکه بخاطر عدم استفاده Sade موزيک ها بارز تر و حرفه اي تر بنظر مي رسند.(در بسياري از قطعات Sade بخاطر صداي زيبا و افسانه اي او از موزيک غافل مي شويم!) اين گروه سه نفري از سه خواننده براي قطعات با کلامشان استفاده کرده اند. تمام قطعات زيبا هستند : Voodoo Breath, Lover, Circles, All my days with you, Mountain,Things you'll never know, Blue Heights, Love is the word, Jesus Girl, Circus Waltz, Round and Round, Sing to be safe, Shining Hour


Circles


I'm in the middle
I'm out over the top
I'm down on one knee
I've gone too far to stop
I feel right in your pocket
It's where I'm coming from
I've been all around the world
Now I'm underneath your thumb


In this circle I am turning
Now you're turning too
Round and round
The less I'm learning
Living without proof


Under pressure
Some good things break
I need to find a brand new mistake


In this circle I am turning
Now you're turning too
Everything is beautiful
Living without proof


I want to be
Twice as bold as love
To be shameless and free
From all I'm guilty of
Without proof


....................
صداي همه قلب ها را مي شنوي
مي شنوي که باد در گوش گياهان چه مي گويد
نجواي آفتاب و گلها را مي شنوي
سکوت مرگ از تو پوشيده نيست
و نه هياهوي زندگي
صداي افتادن و بر خاستن ها را مي داني
صداي قلب او را هم مي شنوي
از من چه مي گويد
از چه رو درهاي خود را بروي من بسته است
از چه رو قلب او براي من طپيد
و از چه روست اکنون
سکوت قلب او
بر جان من حکمفرمايي مي کند
از ب. جلالي
................
بايد يک تصميم مهم اين هفته بگيرم : آيا مي خواهم خودم را درگير گرفتن Green Card اين کشور بکنم يا نه؟ کانادايي صلح طلب چه به اين کشور Hyper ؟
...........................

يک کتاب جديد که مدتي در جزو بيست کتاب پرفروش (قطع جيبي-غير تخيلي) قرار داشت را گرفتم تا بعد از مدتها يک کتاب داستاني بخوانم:
Funny in Farsi از Firoozeh Dumas که نويسنده در سال 1972 با خانواده اش در سن هفت سالگي به جنوب کاليفرنيا مهاجرت کرده و خوب انگار يه جورايي زندگينامه اش است.
...............................
فيلم جديد مايکل مور بالاخره اکران شد و خوب بنطر مياد اين شليک هاي آخر به جرج بوش است که بنطر نمياد در انتخابات بعدي شانس چنداني داشته باشد مگر اتفاق غير منتظره اي بيفتد.

از فيلمهاي موزيکال زيبايي که از هفته هاي ديگر در سينماها اکران مي شود، فيلم De-Lovely با بازي دو هنرپيشه مورد علاقه ام، Ashley Judd و Kevin Kline مي باشد.موزيک متن اين فيلم هفته پيش توسط کمپاني کلمبيا انتشار يافت که بزرگاني همچون Elvis Costello, Sheryl Crow, Alanis Morissette, Robbie Williams, Diana Krall, Natalie Cole, Lara Fabian و خود Kevin Kline و Ashley Judd قطعاتي اجرا و خوانده اند.
موزيک متن بسيار زيبايي است در سبک و سياق موزيکهاي جاز و بلوز دهه هاي 40-50 و فيلم هم در مورد زندگي آهنگساز معروف آمريکايي Cole Porter است.
قطعات Sheryl Crow: Begin the beguine, Robbie Williams: It's De-lovely, Ashley Judd & Taylor Hamilton: True Love, Diana Krall: Just one of those things, Kevin Kline: Experiment, Vivian Green: Love for Sale, Lara Fabian&Mario Frangoulis: So in Love, Natalie Cole: Ev'ry Time we say goodbye, Kevin Kline&AshleyJudd: In still of the night واقعاً زيبا هستندو بنظر من Ashley Judd نشان داد که رگه هايي از مادر خواننده اش را دارد.کل آلبوم از 18 قطعه تشکيل شده با زماني حدود 57 دقيقه.بايد فيلم موزيکال زيبايي باشد.



در سايت رسمي اين فيلم مي توانيد به موزيکهاي زيباي اين فيلم گوش فرا دهيد.






Wednesday, June 23
 
انتخابات

14 گروه و حزب مختلف رسمي در کانادا براي اين انتخابات وجود دارند.از حزب ماري جوانا بگير تا بلاک کبکوا هاي عزيز. اما بيشترشون بجز 5 حزب مطرح به نامهاي: ليبرال(Liberal Party of Canada) ، بلوک کبکي ها (Bloc Quebecois) - که بيشتر در استان کبک و بعضي نواحي از استانهاي همجوار کبک راي ميآورند- ، محافظه کارها (Conservative Party of Canada) ،سبزها (Green Party of Canada) و دمکراتهاي جديد (New Democratic Party) ، بقيه شون آنچنان راي کم مياورند که شايد حتي يک نماينده هم در اين پارلمان ندارند. ريس حزبي که بيشترين راي را آورده هم نخست وزير و تقريبا همه کاره مملکت مي شود.
حالا در منطقه اي که من زندگي ميکنم(مي کردم و شايد خواهم کرد!) يعني منطقه يورک مرکزي در تورنتو (York Centre) ، اين افراد از حزبهاي مختلف کانديدا هستند:
1- از حزب ليبرال : Mr. Ken Dryden - که خوب گلر تيم هاکي مورد علاقه من يعني Montreal Canadian براي سالهاي متمادي بوده و هم اکنون از مديران و سهامداران تيم هاکي تورنتو ميپل ليف است.


2- از حزب نيو دمکرات : Mr. Peter Flaherty که معلم بسيار شريفي است که در موردش ليلا نوشته است.



3- از حزب سبزها: Mr. Constantine Kritsonis که بنطر يوناني الاصل مياد و تقريبا در تمام انتخابات استاني و فدرالي در سالهاي اخيراز طرف اون حزب کانديدا بوده که متاسفانه تا بحال هم موفق نبوده.



4- از حزب محافظه کارها : Mr. Michael Mostyn که ايشان رشته فلسفه خوانده اند و يهودي ميباشند و تقريبا عضو همه گروههاي يهودي تورنتو هم هستند. از برنامه هاي خوشگل محافطه کارها هم ليلا نوشته هم شايان.




و بقيه حزبها هم در منطقه من اصلا کانديدا ندارند، فقط يک نفر بطور مستقل هم خودش را کانديدا کرده است: Mr. Max Royz .
متاسفانه بخاطر وجود گروه عظيمي کليمي ساکن غرب اين منطقه ، ممکن است اين افراد صرف نظر از اعتقادات حزبي جناب Mostyn صرفاً بخاطر يهودي بودنش به او راي دهند که رقم بالايي مي شود. از طرف ديگر شانس نماينده ليبرالها بخاطر مشهوريتش در اين ورزش ملي کانادا بالاست و تقريبا شانسي براي ديگر کانديداها در منطقه من وجود ندارد.

شخصا يک سري از نظرات و موضوعات نيو دمکراتها را خوشم ميايد(خصوصاً در بحث سياست خارجي شان) و نيز يک سري از نظرات و موضوعات ليیرالها. و حالا من مانده ام و اين راي!
دوشنبه آينده روز انتخابات است و من حداکثر بايد فردا صبح راي ام را پست کنم(اونم در سه پاکت تو در تو!) تا دوشنبه قبل از ساعت 6 بعدازظهر به دفتر انتخابات در آتاوا برسد.
...................
يک نوشته خوب ، شايان نوشته که به خواندن دوباره اش ميارزه...
عطش رفتن
(این مطلب را در فردوگاه وین، وقتی از تهران به تورنتو برمیگشتم نوشتم و بدون هیچ ویرایشی منتشرش میکنم(

باز هم یکی دیگر ازآن...










Thursday, June 17
 
ديدن دوباره فيلم Bridget Jones's Diary چسبيد!چقدر خوب کاري کردم که دوباره اين فيلم را ديدم.
......................
بزودي دفتر کنسولگري کانادا در سن ديگو بطور کامل افتتاح مي شود!
........................
انتخابات فدرال کانادا در کمتر از 2 هفته ديگر برگزار مي شود و اگر مثل من در خارج از آنجا هستيد و مي خواهيد در انتخابات و با شور انقلابي شرکت کنيد تا مشت محکمي بر دهان استکبار جهاني بزنيد مي توانيد با سر زدن به اين سايت و دانلود فرم مربوطه و ارسال مدارک لازمه بوسيله فکس، پست و ...Package مربوطه را دريافت و در انتخابات شرکت فعالي داشته باشيد!



Wednesday, June 16
 
به تماشاي سکوتم بيا
که در اين روزها
متنِ نامه ي مرگم شده است.
از ا. رشوند
...........................



آلبوم زيباي گروه خانوادگي ايرلندي The Corrs هفته پيش اينطرفها پخش شد. اسم آلبوم Borrowed Heaven نام دارد و از 12 قطعه تشکيل شده است که شامل يک قطعه زيباي بدون کلام بنام Silver stand نيز مي باشد.قطعه بسيار زيباي اين آلبوم بنظر من Time enough for Tears است که در موزيک متن فيلم In America هم توسط اين گروه با کمي تغيير اجرا شده بود. اين قطعه توسط Bono نوشته شده تمام آهنگهاوترانه ها ديگر نوشته خودشان است.خواننده اصلي Andrea است که در فيلمهاي Evita و The Commitments هم بازي کرده است.
قطعات بسيار زيباي ديگري را مي توان در اين آلبوم پيدا کرد:
Good bye, Time enough for tears, Borrowed Heaven, Silver Strand
متاسفانه منتقدان چندان از اين آلبوم جديد اين گروه تعريف نکردند و هنوز هم از فروش بالايي برخوردار نيست.


Time Enough For Tears


Let's read the trees and their Autumn leaves
As they fall like a dress undone
At the end of Summers, love will find lovers
Who need the shadows of a winter sun


Don't tell me you're leaving we can hide in the evening
It's getting darker than it should
If we read the leaves as they blow in the breeze
Would it stop us now, my love


Time enough for hard questions
Time enough for all our fears
Time is tougher than we both know yet,
Time enough for tears


The moon is milk and the sky where it's split
Is magic, and we all need to believe, that we can
Wake up in the dream, it's not as hard as it seems
You know its harder to leave


Time enough for being braver
Time enough for all the fears
Time is tougher than we both know yet
Time enough for tears


I heard you say underneath your breaths some
kind of prayers I heard
You say underneath your breath that you never
wanted, to feel this way about anybody else


Time enough for hard questions
Time enough for all our fears
Time is tougher than we both know yet
Time enough for tears


Time enough for being braver
Time enough I love this time of year,
Time is tough, its running away from us,
Time enough for tears


Time enough for tears
Time enough for tears


Music & Lyrics: Bono, Gavin Friday and Maurice Seezer


...................................

فکر کنيد يک مهندس ساختمان داره با يک آرشيتکت کلنجار مي ره براي گذاشتن يک ديوار برشي اضافه تر در يکي از ديوارهاي آشپزخانه و درست در همان موقع يک زلزله بياد و عملاً اون آرشيتکت خودش زلزله را احساس کنه، ديگه هر چي بگي قبول مي کنه! حالا دقيقاً اين ماجرا براي من همين عصر اتفاق افتاد! وسط بحث با آرشيتکت يکي از کارها بودم که زلزله 5.2 ريشتري تمام اين شهر را لرزاند. و بعد همه مسائل ما حل شد!!
مرکز زلزله در شصت مايلي شهر، در درون اقيانوس آرام و درست در جايي که يکي از گسلهاي فعال اين نواحي عبور مي کنه بود.
................................
هميشه با مني
مثل کليد گنجينه ي خاطراتم -
در عصر ظهور گاو صندوق
و عشق
يعني
همين:
هميشه با مني
مثلِ ...
از ا. رشوند
.......................
انگار آخر هر هفته کارم شده رفتن به لس آنجلس. هفته پيش هم براي ديدن ياري ديگر از دوران راهنمايي راهي اون ديار شدم و شام را با دوستان قديمي در کنار اقيانوس آرام گذرانديم. اين دوست سويسي من خوب داره همه را پيدا مي کنه! شايد هفته ديگه نوبت سانفرانسيسکو بود چون دوستي ديگر را اونطرفها پيدا کرده!
.............................
اين تفاوت شرق با غرب کشت من رو.(اين شايد تنها دليلي شد که نتونم اينجا بمونم.)بابا بسه بخدا، از بس راجع به مال و املاک آدم مي پرسين، از بس به سر و وضع آدم نگاه ميکنين. بخدا آدم ها را با اموالشون نمي شه وزن کرد!...
.........................
اين ليکرز هم دو دستي جام را تقديم ديترويتي ها کرد. البته حق اين ديترويتي ها هم بود. مبارکشان باشه اين جام.( انگار دو تا از بازيکن هاي سابق تورنتو رپترز هم در اين تيم بازي مي کنند)
جام ملتهاي اروپا شروع شده و براي اولين بار بعد از سالها تا بحال نتونستم حتي يک بازي از اين سري را ببينم! شايد اين آخر هفته بالاخره رفتم به يک بار و اين بازي ها را ديدم.
..................
دست yahoo درد نکنه با اين افزايش حجم ايميل هايش.




Thursday, June 10
 
از فردا فيلم مارمولک در سينماي La Jolla Village در منطقه کم و بيش ايراني نشين و زيباي لا هُيا اکران مي شود.



...............................
اين واليبال يکشنبه آنچنان چسبيد که اصلا نفهميدم کي اينهمه سوختم! يکي نيست بگه بابا تو تورنتويي(یا مونترالي!) چه به اينهمه آفتاب! تا دو روز بعدش داشتم تقاص پس مي دادم! بايد از امير هم ممنون باشم که يکشنبه هاي من را پُر کرد با اين واليبال فاميلهايش.
..........................
ديگه بايد تنمان از اينکه حتي در مرحله اول هم بالا نياييم بلرزه.آخه ديگه بايد از اردن هم بترسيم؟
...........................
اين ليکرز هم شده عين تيم فوتبال کشورمان آخه با اين همه ستاره چرا اينجوري بازي ميکنند!
...............
هي يادم مي رفت بنويسم:اين فيلم تروي (Troy) عجب فيلمي بود!
......................
ديدن دوباره دوست قديمي در اينطرف دنيا حالي داد.8 ماه پيش در ايران ديدمش بعد از 18 سال و الان دوباره در اين گوشه دنيا. دوست قديمي ديگري از اونطرف اين کشور پهناور سري به اينطرفها خواهد زد... تو کي خواهي آمد؟...
.........................
ريگان هم مُرد(ريس جمهور زمان نوجواني ام) و فردا تمام ادارات و مکانهاي دولتي تعطيل خواهند بود ( يه جورايي عزاي عمومي است!).راستي اين فقدان بزرگ را به تمامي امت شهيد پرور آمريکا تسليت مي گويم!
....................




Ray Charles در سن هفتاد و سه سالگي در بورلي هيلز درگذشت. او از خداهاي موزيک غرب در سبک Blues و Jazz بود و در سن هفت سالگي کور شده بود و نوازنده چيره دست پيانو و ساکسيفون بود.او دريافت کننده 12 جايزه گرمي بود که اولين آنرا در سال 1960 دريافت کرد و آخرين آنرا بخاطر A Song for You در سال 1993. روحش شاد.(ممنون از آشپز باشي)




Saturday, June 5
 
يکي از چيزهايي که در اينجا زياد ميبيني شرکتهاي Papa & Mama'sهستند و يا حتي اينکه يک تيپ کار در خانواده تقريباً موروثي مي شود.
مثلا جالبه شرکتي که در تورنتو کار مي کردم، شرکتي بود که سهامداران اصلي، پدر و مادر و پسرشان بود که بعد از مدتي پسر اين صاحب اصلي مدير عامل شرکت شد(جالب است بدانيد با داشتن تحصيلات هنري مدير عامل يک شرکت Subcontractor ساختماني شد)
و يا اينجا صاحبان شرکت، يک پدر و همسر و پسر هستند!عين دفعه قبل!و جالب افراد مهندس داخل شرکت هستند که بطريقي به اين صنعت وصل بودند يعني مثلاً پدرشان Builder بوده يا Estimator بوده و يا حتي داراي يک شرکت مهندسي ميباشدويا... و آنها هم به اين کار روي اوردندو تحصيلات مربوطه و سابقه کار را در اين رشته بدست آوردند. اينطوري اينجا خيلي پيشرفت مي کني يعني وقتي پدر، مادر يا فاميل تو در يک صنعت شناخته شده هستند، تو هم اگر در راه انها قدم برداري انگار تجربه و شناخت انها را پشت سر داري!و واي بحال کساني مثل من که خودشان مي خواهند اين تجربه را بدست بياودند....
.......................................
بايد از کوچيکي اينجا بود تا عشق به بيس بال پيدا کرد، از زماني که پدران با پسرهايشان آخر هفته ها مي روند و بيس بال بازي مي کنند و نتيجه اش اين مي شه که وقتي بزرگ مي شي هر روز يک تي شرت اين تيم Padres را تن ات مي کني!
........................



از اين بهتر نمي شد راجع به آلبوم جديد Avril Lavigne اين دختر 19 ساله Napanee (شهري کوچک در کنار اتاوا) که با آلبوم جديد خودش بنام Under my Skin در رده اول رده بندي قرار گرفته توضيح داد.هنوز آهنگ زيباي I'm with you از آلبوم اولش در مغزم مرور مي شه.الان ترانه Don't tell me از اين البوم جديدش در ايستگاههاي مختلف پخش مي شود که البته بسيار کند از رده بندي بالا رفت که چشم انداز فروش آلبوم جديدش را کم سو کرده بود اما با پخش اين آلبوم در هفته پيش و فروش غير قابل پيش بيني آن (که حتي از فروش آلبوم اولش در بهترين هفته ها هم بيشتر بود ) آن پيش بيني را غلط از آب درآورد.
............................
بالاخره فيلم مارمولک را هفته پيش در کنار دوستان قديمي در سينماي Laguna Hills Mall ديدم. دم در ورودي Mall که جميعت را ديدم گفتم به ما که نمي رسه! ولي خوشبختانه رسيد. مدتها بود درست حسابي نخنديده بودم اين فيلم با تيکه ها و متلکهايش يه دوساعتي ما را خنداند.
اما جهت اطلاع براي آنهايي که مثل من نمي خواهند بيش از يک ساعت رانندگي کنند و بروند در منطقه Orange County و فيلم را ببيند، انگار از 11 جون اين فيلم در يکي از سينماهاي Landmark (La Jolla Village و Hillcrest) که معمولا سينماهاي آزاد اينجا هستند و بيشتر فيلمهاي غير هاليوودي را پخش مي کنند ، اکران مي شود. البته راوي بما گفته که يحتمل سينماي محله خودت يعني Hillcrest. اميدوارم راوي سني از آب در نياد!! آمدين اينطرفها من را هم خبر کنيد تا بهتان ملحق شوم فيلم به ديدن دوباره مي ارزه!