blog*spot

عـــلـــــي













فهرست وبلاگهاي فارسي




گويا


اشعاري كه مي خوانم




لامپونويس فارسي

ا.يشايايي














This page is powered by Blogger. Isn't yours?
Thursday, October 21
 
خدا رو شکر که اين رستوران ايراني سلطان بانو نزديک خونمه.اين شهر(و نه حومه آن) جمعاً انگار هشت رستوران ايراني دارد(3 تاشون داون تان- 2 تاشون لاهويا-يکي در دِلمار- يکي در ميرامار و يکي هم در همين محل خودم). تنها ايراد اين رستوران اينه که خيلي شيک تشريف دارد چون تا ساعت 9شب بيشتر باز نيست و يکشنبه ها هم تعطيل ميباشد، اما غذاها حرف ندارند و خداييش هميشه هم شلوغه!



..............................................
اينجا که هيچي از ماه رمضان نمي فهمم.مگر کنايه هاي خواهرم!...
...........................


آلبوم جديد گروه قديمي Duran Duran بنام Astronaut هفته پيش انتشار يافت و اين 15امين آلبوم اين گروه ميباشد. اولين آلبوم اين گروه که از نمادهاي دهه هشتاد ميباشند در سال 1981 انتشار يافته بود.اين آلبوم جديد، اولين کار تمامي 5 نفر اصلي اين گروه پس از بيش از15 سال جدايي اعضايش ميباشد. کاري شبيه همون کارهايشان در دهه هشتاد.از12 قطعه تشکيل شده و چند قطعه خوب در آن مي شود پيدا کرد از جمله قطعات زيباي Still breathing و Reach up for the sunrise که اولين و آخرين آهنگهاي اين آلبوم ميباشند.
براي من در آن دوران اوايل دهه هشتاد علاوه بر موزيک متفاوت و جذابشان، داشتن دوست دختر ايراني Simon Lebon، خواننده اصلي گروه هم در کنجکاويم به گوش دادن ترانه هاي اين گروه کمک فراواني کرد!
..........................
پس از پنج ماه بي باراني(!) سه روز پشت سر هم بارون آمد و حس پاييز را با تمام وجود حس کردم بخصوص که درجه حرارت هم در روز به 60 رسيد(15 خودمون)
.............................................
آلبوم جديد گروه آريان بنام تا بي نهايت هم بالاخره گيرم آمد.با اينکه کاري مشابه کارهاي قبليشون است و چيز تازه اي ندارد ولي براي من، زيبايي و خاطره بهمراه مياره. يه جورايي حس ايراني بودن و در ايران بودن!
...............................
کاش اي تنها اميد زندگي
مي توانستم فراموشت کنم
يا شبي چون آتش سوزان دل
در مزار سينه خاموشت کنم

کاش چون خواب گران از ديده ام
نيمه شب ها ياد رويت مي گريخت
مرغ دل افسرده حال و بسته پر
از ديار آرزويت مي گريخت

کاش از باغ خوش روياي تو
دختر انديشه ام پر مي گرفت
فارغ از انديشه هجران و وصل
زندگي بي عشقت از سر مي گرفت

کاش احساس نياز ديدنت
از وجودم چون وجودت دور بود
در دلم آتش نمي زد آن نگاه
کاش آنشب چشمهايم کور بود

کاش آن شب در گلستان خيال
اي گل وحشي نمي چيدم ترا
تا نسوزم در خزان آرزو
کاشکي هرگز نمي ديدم ترا

از ع.شجاع پور
.....................
چيزي که در اين انتخابات اينجا مهمه اين لايحه هاي مختلفه که به همه پرسي گذاشته ميشوند. و يک انتخابات مهم ديگه در اين شهر انتخاب شهردار است که من اينطور که فهميدم سه نفر کانديدا هستند: شهردار فعلي- Dick Murphy ، عضو شوراي شهر- خانم Donna Frye و Ron Roberts ناظر شهرستان سنديگو(!)