blog*spot

عـــلـــــي













فهرست وبلاگهاي فارسي




گويا


اشعاري كه مي خوانم




لامپونويس فارسي

ا.يشايايي














This page is powered by Blogger. Isn't yours?
Sunday, September 24
 
پرسيد: عشق چيست؟
گفتم، شراب بوسه ي گرم لبان توست
گفتم، حلاوتي است که اندر بيان توست
گفتم، حکايتي است که روشن نشد هنوز
آغازش از کجاست!
شايد حرارتي است، که در سينه خداست
يک درد بي دواست
يک موج بي صداست

پرسيد: عشق چيست؟
گفتم، نگاه منتظر و مانده بر در است!
گفتم، محبتي است که در چشم مادر است
گفتم، طلوع روشن خورشيد بامداد
گفتم، فروغ ماه، که در چشمه اوفتاد
گفتم، ستاره ايست، به شب هاي کاروان
گفتم، طليعه ايست، از اعماق آسمان...

پرسيد عشق چيست؟
گفتم کلام آخر اين است
گوش کن!
آن دم که در تلاطم توفان زندگي
آن لحظه ها که روزنه اي از اميد نيست
يک مژده
يک تبسم شيرين، زندگي است.
از ع. حيدري
...................................


بانوي جاز مدرن، Diana Krall آلبوم جديدي را بنام From this moment on را هفته پيش همزمان با اعلام داشتن بچه از شوهر موزيسنش، الويس کستلو به بازار ارائه کرد.دايانا کرال متولد جزيره نانايمو در نزديکي شهر ونکوور و درسخوانده برکلي است که اولين آلبوم خود را در سال 1993 در نيويورک انتشار داد. سال 1999 براي آلبوم زيباي When I look in your eyes برنده جايزه گرمي شد و همان آلبوم،اولين آلبوم جازي شد که بعد از 25 سال کانديد بهترين آلبوم سال شده است.اين آلبوم شامل دوازده قطعه است که نوازندگي پيانو در تمام قطعات بر عهده خودش است. در اين آلبوم ارکستر جاز Clayton/Hamilton به او در اجراي قطعات کمک فراواني کرده است.
...................


!Je me souviens




Sunday, September 17
 
شبهاي مونريال و اين آهنگ:
يا رايح
از رشيد طاها، خالد و فادل
.................
وهران وهران
وهران رحتي خسارة .. هجروك ناس شطارة .. قعدو بالغربة حقارة... و الغربة صعيبة و غدارة ..
يا فرحي على ولاد الحمري .. ولاد المدينة و سيدي الهواري

از خالد و احمد وهبي
...........

شکوهي دارد از بندي گسستن
پريدن از قفس، از دام رستن

هوايي دارد از خود دل بريدن
رها گشتن، به آزادي رسيدن

چه اوجي دارد از اين تيرگيها
به سوي روشنايي پر کشيدن

چه شوقي دارد از پرواز گفتن
گل خورشيد از شاخه چيدن

از ف. هومان فر
.....................
گاهي به باران حسودي ميکنم
که بي پروا
با آغوش گونه هايت
عشقبازي مي کند
از ع. توده فلاح
.................
يکي گفت: يکبار از مونريالت خوردي کافيت نبود؟
گفتم: ما خراب اين شهريم.



Saturday, September 16
 


One of my best singers is Bob Seger. I remember those days when I was just 18 years old and with my best friend (at that time) went to "Cafe theatre" Coffee shop and listened to Bob Seger's new album: Like A Rock. Such an amazing album it was. I have some feeling about him like he is my gratuate party singer(!), something like that!
Any way he has a new album released just week ago: Face The Promise



آلبوم از دوازده قطعه تشکيل شده است و طبق کارهاي قبلي باب سگر تماماً در سبک کلاسيک راک است. قطعات زيبايي مثل Wait for me, No more, The Long Goodbye, Face the Promise, The answer's in the question که همراه با Patty Loveless اجرا کرده،که همگي کارهاي پخته اي در اين سبک هستند . قطعه اي را هم با Kid Rock خوانده که بسيار روان در آمده-بنظر مياد که Kid Rock کاملا پا در جاي پاي او گذاشته.


No More


Are you sorry when the lights begin to fade
Are you sorry for the promises you made
For the burden of the ones who had to fall
When you didn't read the writing on the wall


It was forty years ago and I was young
And the jungle not the desert heard the guns
Someone said they had a secret plan
And the rest of us were told to undrestand


Well I don't want this, no I don't want this
I have had enough no more


Tomorrow is the price for yesterday
A billion waves won't wash the truth away
Someday you'll be ordered to explain
No one gets to walk between the rain
And I don't want this, no I don't want this
I have had enough no more
No I don't want this, no I don't want this
I have had enough no more
No more

By Bob Seger
....................


نوامبر در شهرم، مونريال خواهم بود. آخرين بار بيش از دو سال و نيم قبل آنجا بودم و ايندفعه... تا چه شود....
..........................
شايد بگويمش به صدايي رسا
هر زمزمه را تو فرياد
هر جرقه را تو نوري.
پرده ها را بسوزان.

از پ. رضا
...................
بالاخره خونم داره سرو سامان مي گيره اينجا، موقع دل کندنه؟...
......................
تا بحال جاي دولتي کار نکرده بودم حالا که آمدم در اين کار دولتي مجبور شدم که براي بار سوم قسم بخورم...جاي ديگري نیست که براش قسم بخورم؟
.............
داشتن يک همخونه اي جوون فرانسوي-مراکشي اين محسنات را داره که شنبه شب وقتي که کاملا خسته هستي و ميخواي بخوابي ، يک دفعه سر از وسط داون تاون شلوغ اينجا در مياري و مجبور هم ميشي فرانسوي صحبت کني. يادم باشه از خدا چيزهاي بهتري بخوام!
......................
حالا يکي نيست بگه: فهميدن و درک دين مسيحيت به چه درد من ميخوره؟
..............



Friday, September 8
 


I don't know why! But every time I go to L.A., I love that City more! Giving me some feeling back my hometown! Who knows maybe my next move will be to L.A!! Did I tell, my last move would be to San Diego?! If so, I was wrong!
..............




Monday, September 4
 
فرشتگان عشق
...............

کنفرانس خوبي بود. بخصوص ديدن بابک بعد از مدتهاو گپي و .... خوشحالم که اونم به اينطرفها نزديک شده. بزودي -تا سال آينده- دو آلبوم جديد از او به بازار ميآيد. ارکيده هم که شعر يلدايش را خواند و کريمي حکاک هم محو شعرش شده بود.
دست همه از جمله خودم! درد نکنه.
............
جشن عروسي رفيق روسي ام هم يه جايزه مردترين فرد در جشن را برايم آورد. اونم بخاطر...
.....................
دلم براي فرانسوي حرف زدن، فرانسوي فکر کردن، براي مونترالم، تنگ شده...